خبرهای تلخ و نگرانکننده حاکی از آنست که نمودارها یکی پس از دیگری موقعیت اقتصادی لرستان را در صدر جداول شاخصهای منفی به تصویر میکشند. برای کلمه Misery معانی مشابهی در فرهنگهای لغت بیان شده است؛ اما هیچ کدام به اندازه واژهی «فلاکت» نمیتواند بار معنایی این سطح از درماندگی مردم لرستان را به دوش بکشد. مردمی که با وجود همه بحرانهای اقتصادی و اجتماعی که با آن دست به گریبان هستند، حالا باید بالاترین نرخ تورم کشور را نیز سر بقیه بارهایشان بگذارند و با قامتی مچاله شده چشم به سراب وعدهها بدوزند.
اینک لرستان به تنهایی پرچم فلاکت را بر بلندترین میلهی نموداری آویخته که نمایانگر ترکیب شوم «بیکاری» و «تورم» توأمان است. اما این تلخترین پرده نمایش نیست. تلختر و خجالتآورتر از این نمودارها، سکوت نامسئولانهی کسانی است که عملکردشان در ادوار مختلف، کار را به اینجا کشانده است و اینک چنان آرام و بیپروا به گوشهای خزیدهاند که گویی هیچ نقشی در این فلاکت نداشتهاند!
چرا هیچ کسی آژیر وضعیت قرمز لرستان را نمیشنود؟ چرا فلاکت لرستان موضوع هیچ جلسهای نیست؟ چرا مسولان اتاق بحران تشکیل نمیدهند؟ چرا این سطح از فلاکت در شورای فرهنگ عمومی استان مطرح نمیشود؟ چرا رسانهها برای به سخن آوردن نمایندگان و همه مدیرانی که از بابت مسئولیت بهبود وضعیت اقتصادی مردم حقوق و مزایا و مواهب آنچنانی میگیرند همصدا نمیشوند؟
برخی مسئولان نامسئول، نخبگان بیتفاوت، سیاسیکاران موسمی و منفعت طلب، نمایندگان مصادره شده... همه و همه در این شکست سهم دارند. هیچ کسی نمیتواند دامن از این فضاحت برگیرد و دیگران را متهم نماید.
حقیقت این است که اقیانوس مشکلات لرستان میتواند هر شناگر نابلدی را در گردابهای مهیب و متعدد خود غرق نماید و این احاطه به مسائل و پرداختن به اولویتهاست که تفاوت میان دیدگاههای سطحی و مقطعی را با تفکر عمیق و کارشناسی مشخص میکند.
قطعا از تیم مدیریت دولت دوازدهم در لرستان نمیتوان انتظار داشت که با عزم راسخ و واکنشی درخور، چنین بحرانی را مدیریت نماید و همچنین از نمایندگان فعلی مجلس هم نمیشود توقع داشت کاری که چهار یا هشت سال! نتوانستند انجام دهند را ظرف مدت چند روز مانده به پایان عمر نمایندگیشان انجام دهند. اما این منتخبان مردم و تیم آینده اجرایی استان هستند که میتوانند با شناخت و آگاهی، مسائل لرستان و کشور را به درستی ببینند و با به وجود آوردن عزمی در بدنه اجرایی و تصمیمگیری، وضعیت بغرنج و نابسامان لرستان را سامان دهند.
نکته دیگری که برای مدیریت بحران اقتصادی باید در نظر داشت این است که اینک رسیدگی به وضعیت اقتصادی مردم لرستان را باید در سطح ملی و به عنوان مطالبهای عمومی در کل کشور مطرح نمود. چراکه عواقب صدرنشینی لرستان در نمودار فلاکت، کمتر از هیچ سیل و زلزلهای تلفات و عواقب منفی نخواهد داشت و بیراه نیست اگر چنین وضعیتی را به عنوان یک بحران و مسئله ملی در نظر گرفت و برایش راهحل ارائه کرد.
بهزاد مومنی مقدم/ پایگاه خبری تمدن لر
29 اردیبهشت 99