نشریه بلژیکی اسپورتمگزین به بهانه پیوستن علیرضا بیرانوند به آنتورپ در یادداشت به معرفی او به فوتبالدوستان بلژیکی پرداخت.
به گزارش پایگاه خبری تمدن لر ، به نقل از ورزش 3 ، سال گذشته بود که اشتباه لفظی بین دو تیم خنت و خنک در بلژیک باعث سوتفاهمی در ایران شد که علیرضا بیرانوند محور آن بود. زمانی که خبرگزاری تسنیم اعلام کرد بیرانوند با تیم خنت به توافق رسیده. تسنیم مدعی شد سنگربان تیم ملی ایران با باشگاه خنت به توافقی 700هزار دلاری دست یافته و قرار است همتیمی میلاد محمدی در این تیم شود.
ماجرا اما این بود که تیم بلژیکی در واقع خنک بود و نه خنت. خنک که از دروازهبانهای خود رضایت نداشت به دنبال جذب یک دروازهبان کارکشته و باتجربه بود. آیا مارک ویلموتس سرمربی بلژیکی وقت تیم ملی ایران در این باره توصیهای به باشگاه خنک کرده بود؟ بدون شک. ویلموتس که از توانایی بیرانوند شگفتزده شده بود حتی در یک مصاحبه او را سنگربانی در حد تیبو کورتوا و مینیوله توصیف کرده بود.
خنک در ماه ژانویه تصمیم گرفت با بیرانوند مذاکره کند. کسی که سه بار با پرسپولیس قهرمان ایران شده، عنوان بهترین فوتبالیست سال را بدست آورده و تا سه سال دیگر با پرسپولیس قرارداد داشت. اما یک باشگاه بلژیکی دیگر هم خواهان بیرانوند بود. آنتورپ که توصیه مشابهی از ویلموتس دریافت کرده بود. در روز 24 ژانویه بیرانوند قرار بود به خنک وارد شود ولی او آن روز در تهران سوار هواپیمای به مقصد بلژیک نشد. این در حالی بود که او در اینستاگرام خود با هواداران ایرانی خداحافظی کرده بود. اما در همان روز تصاویری از تمرین کردن بیرانوند با باشگاه پرسپولیس در تهران منتشر شد.
مسئولان خنک با برقراری چند تماس تلفنی متوجه شدند که انتقال او منتفی است. لیبمورگر رئیس این باشگاه فورا مذاکرات را متوقف کرده و به سراغ گزینه قبلی خود دیدیون رفت. در این میان باشگاه پرسپولیس هم اعلام کرد دروازهبانش تا پایان فصل در این تیم خواهد ماند ولی او با یک باشگاه بلژیکی به توافق رسیده است. اما در آن زمان اسمی از باشگاه آنتورپ برده نشد.
بیرانوند سرانجام دیروز در زاونتم فرود آمد. روزنامه تهران تایمز اعلام کرد این اتفاق در واقع یک ماه پیش باید میافتاد. بیرانوند طبق برنامه قرار بود روز یکشنبه 14 ژوئن تهران را ترک کند ولی بار دیگر این اتفاق نیفتاد. بیرانوند حتی به فرودگاه امام هم رفته بود ولی در لحظه آخر ویروس کرونا باعث لغو پروازش شده بود. به نظر میرسد مدارک بیرانوند هم مشکلاتی داشته.
اولین سالهای زندگی
روزنامه گاردین در جریان برگزاری جام جهانی 2018 یادداشتی به قلم بهنام جعفرزاده منتشر کرد، در این یادداشت اشاره شده بود که بیرانوند در خانوادهای عشایری بدنیا آمده و در کودکی به همراه خانوادهاش در لرستان مشغول نگهداری از دام بوده. علیرضا بزرگتر که میشود خیلی زود به کسب و کار خانوادگی اضافه شده و چوپانی تماموقت میشود. بیرانوند هر زمان که وقتی خالی پیدا میکند به تمرین فوتبال مشغول میشود و البته بازی محبوب دیگر او دالپران است. بازیای که پرتاب سنگ تا دورترین مسافت ممکن مهمترین اصل آن است.
بیرانوند در 12سالگی به همراه خانوادهاش سکونت در شهر را آغاز کرده و چیزی نمیگذرد که فوتبال را به صورت جدی دنبال میکند. مثل داستان کلاسیک بسیاری از دروازهبانها او که در خط حمله بازی میکرده با مصدومیت دروازهبان تیم جای او درون دروازه میایستد و این نقطه آغاز زندگی پر فراز و نشیب او در میان تیرهای دروازه است. در همین روزها است که پدر بیرانوند که معتقد است ورزش باعث شده او به کارهایش نرسد لوازم ورزشی او را تخریب میکند. علیرضا از این به بعد به صورت مخفیانه و بدون دستکش درون دروازه میایستد.
اما بیرانوند آنقدر شیفته فوتبال است که تصمیم میگیرد خانه پدری را ترک کند. او از یکی از اعضای فامیل پول قرض گرفته و سوار اولین اتوبوس به مقصد تهران میشود. او در اتوبوس با یک مربی فوتبال آشنا میشود که قبول میکند بیرانوند را در باشگاهش بپذیرد البته به شرطی که هزینهاش را بپردازد. بیرانوند جوان که پولی در دست و بال ندارد شبها را مقابل در باشگاه آن مرد میخوابد. بیرانوند در یک مصاحبه گفته:" یک روز صبح که بیدار شدم دیدم جلوی پاهایم چند تا سکه افتاده. به لطف آنها توانستم صبحانه خوبی بخورم".
سرانجام شانس به او روی خوش نشان داده و آن مربی قبول میکند که علیرضا به رایگان تمرین کند. علیرضا در کارگاه خیاطی پدر یکی از همتیمیهایش هم مشغول به کار میشود
شغلهای عجیب و غریب
ماجراهای علیرضا به این ختم نمیشود. او در یک کارواش مشغول به کار شده و به لطف قد بلندش مسئول شست و شوی ماشینهای شاسیبلند میشود. بیرانوند سپس به باشگاهی دیگر ملحق میشود که به او اجازه میدهد شبها در نمازخانه بخوابد. این هم موقتی است و او سپس در یک پیتزافروشی مشغول به کار میشود. علیرضا بعد از آن روزهای سخت و پرفراز و نشیبی سپری میکند که حتی ممکن است او را از دنبال کردن رویایش منصرف کند اما او سرسختی نشان میدهد و در نهایت شانس به او میخندد.
باشگاه نفت از باشگاههای سابق بیرانوند راضی میشود به او فرصتی دوباره بدهد. بیرانوند ناگهان در مسیر پیشرفت سریع قرار گرفته و بعد از راهیابی به تیم ملی امید ایران قراردادی حرفهای با باشگاه امضا میکند. سیر صعودی او در اینجا متوقف نمیشود. علیرضا به تیم ملی بزرگسالان راه یافته، به پرسپولیس ملحق شده، در جام جهانی درخشیده و پنالتی کریستیانو رونالدو را میگیرد. جدیدترین پرده از سیر صعودی بیرانوند انتقال به اروپا و لژیونر شدن در باشگاه بلژیکی آنتورپ است.
یکی از خصوصیات بیرانوند که ویلموتس بسیار شیفته آن بود قدرت دست بالا و پرتابهای عالی او بود. خصوصیتی که بیرانوند از روزهای دالپران بازی کردن بدست آورده. رقبای تیمهای بیرانوند اغلب با این هشدار از طرف مربیان خود روبرو شدهاند که او میتواند توپ را حتی تا فاصله 70 متری با دقتی سانتیمتری پرتاب کند.